۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

ميرحسين موسوي:دانشجويان از هیچ خطری نمی هراسند و دلیرانه مقاومت می کنند

یاد و یادآوری مبارزان در بند از زن و مرد و آگاه کردن مردم از ایستادگی زندانیان سیاسی و رسیدگی به خانواده های شهدا و آسیب دیدگان جزو وظایف همه ماست. در این میان جا دارد در ماه آذر، «ماه دانشجو»، از دانشجویان در بند یاد شود؛ دانشجویانی که راه سه شهید اهورائی ۱۶ آذر را فراموش نکرده و نشان داده اند که در راه نیل به جامعه ای عادلانه و آزاد و متعلق به همه ایرانیان، از هیچ خطری نمی هراسند و دلیرانه مقاومت می کنند.(کلمه 1389/8/29).
متن کامل پيام:
کلمه:

پیام میرحسین موسوی به مناسبت آذر، ماه دانشجو

چکیده : مستبدین در جهت کسب پیروزی با حاکمیت ترس، از همان روشی استفاده می کنند که فرعون و همه فرعونیان بهره بردند. طایفه طایفه کردن مردم «با خودی و غیرخودی کردن ملت» و قرار دادن مردم در مقابل هم، تحقیر مردم با گوساله و بزغاله و خس و خاشاک نامیدن برای واداشتن آنها به کرنش، و سرانجام رنگ قدسی بخشیدن به قدرت، که «انا ربکم الاعلی».

نسخه موبایل و فایل پی دی اف ویژه نامه پیام میرحسین موسوی به مناسبت آذر، ماه دانشجو برای تکثیر‬
کلمه: میرحسین موسوی، در پیامی که به مناسبت فرارسیدن ماه آذر خطاب به دانشجویان نوشته، آنها را همراهان پرمهر و شجاع جنبش سبز نامیده و گفته است که با توجه به ایجاد محدودیتها برای دیدار مستقیم وی با دانشجویان، لازم دیده که به عنوان قدردانی این پیام را برای آنها بفرستد. موسوی آذر را ماه دانشجو نامیده و تلاش کرده است در این پیام به بخشی از سوالات و دغدغه هایی که در این مدت از سوی دانشجویان مطرح شده، پاسخ گوید.
میرحسین در این پیام که شامل یک مقدمه و پنج بند است، ۱۶ آذرماه را یادآور حادثه ای دانسته که در آن دانشجویان هوشیار و پیشتاز ایران، به خاطر اعتراض به استبداد داخلی و استعمار خارجی، به خاک و خون کشیده شدند؛ روزی که نشان داد سرکوب برای بقای بیشتر تکیه گاه بدی است. میرحسین در تجلیل از دانشجویان، آنها را «دیده بان بیدار مخاطرات جامعه ایران» خوانده و به مستبدان یادآوری کرده است که به کارگیری زر و زور و تزویر، فاصله مردم را با آنها بیشتر می کند، و آنها را به کنج خلوتکده امن تخیلی می راند که توسط مداحان و ثناگویان منفعت جوی و دشمن مردم طراحی و اجرا شده است تا بلکه تألم ناشی از دست دادن پشتوانه مردم را از یاد ببرند.
وی در بند نخست پیام خود «شیوه خریدن فرصت» توسط دولتمداران را مورد نقد قرار داده و گفته است: «همه جا صحبت از فشارهای طاقت فرسا بر خانواده هایی است که این روزها بیش از هر زمان دیگر با فقر و نداری دست و پنجه نرم می کنند. صاحب منصبان نظامی و انتظامی به صراحت از بیمناکی خود نسبت به واکنش های عصبی مردم و خطر سوء استفاده های احتمالی دشمنان خارجی و مخالفان داخلی سخن می گویند.»
میرحسین سپس از دولتمداران پرسیده است:
«چرا این همه اصرار برچشم بستن به نظرات اقتصاددان های برجسته کشور و نمایندگان مجلس دارید؟ کجا رفت وعده های آموزش مجانی و ایجاد اشتغال و اصل ۴۳ قانون اساسی؟ چرا به مردم نمی گویید که با پولی که می خواهید با افزایش قیمتها از جیب مردم بردارید، در غیبت سازمان برنامه و بودجه و تضعیف مجلس و بی خاصیت شدن شوراها و سازمانهای نظارتی، چه می خواهید بکنید؟ آیا سوءاستفاده از نیاز و فقر مردم با توزیع بخشی از پولی که ازدست آنان ربوده اید می تواند بحرانهای بعدی را کنترل کند؟ کجا رفت وعده نفت برسر سفره ها و قول برخورد با مفسدین؟ چگونه است که به نجوا و آهسته از سرنوشت سند چشم انداز بیست ساله نام می برید؟»
موسوی پس از طرح این سوالات اطمینان داده است که سه میلیون دانشجوی آگاه و فرهیخته، حتی اگر تمام مساجد و تکایا و نهادهای سنتی آمرانه و بخشنامه ای در خدمت محکومیت جنبش سبز به کارگرفته شود، می توانند با پراکندن سوالها و نقدها پل های ارتباطی نیرومندی با همه اقشار مومن و مستضعف برقرار کنند و به آنها ریشه های عقب ماندگی و فقر و سقوط تولید ملی را توضیح دهند.
وی در همین پیام، ضمن یادآوری تجربه کهریزک، کوی دانشگاه و عاشورای تهران و با تاکید بر این که اقتدارگرایان خروش مردم را در راهپیمائیهای ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد و دیگر روزها ندیده و به تجمع های مهندسی شده دلخوش کرده اند، نتیجه گرفته که نشانی از بصیرت برای برگشت به سوی مردم دیده نمی شود.
موسوی با اشاره به این پرسش مهم بسیاری از همراهان جنبش سبز که در این روزها که امکان بیان اعتراض ها به سبب سرکوب های شدید و برخوردهای امنیتی وجود ندارد، چه باید کرد؟ گفته است که پاسخ به این پرسش باید محصول عقل جمعی باشد و همه همراهان راه سبز امید باید راهکار ارائه کنند. وی با تاکید بر اینکه «آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است»، گسترش آگاهی در میان مردم را یکی از مهمترین راهکارها در شرایط موجود دانسته است.
میرحسین در پایان ضمن تجلیل از مبارزان در بند از زن و مرد، به ویژه دانشجویان در بندی که نشان داده اند راه سه آذر اهورایی ۱۶ آذر فراموش نشده است، رسیدگی به خانواده های شهدا و آسیب دیدگان جنبش سبز را جزو وظایف همه ما دانسته است.
به گزارش کلمه متن کامل پیام میرحسین موسوی به مناسبت ماه دانشجو به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
دانشجویان همراه جنبش سبز،
دوستان جوان و پرمهر و شجاع هموطن،
سلام و درود بر شما باد
در آستانه ماه آذر -ماه دانشجو- در یادآوری ایستادگی ها و مبارزات شما برای پاسداری از حقوق ملت ایران و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، لازم دیدم چند کلمه از باب قدردانی و احترام برای شما عزیزان بنویسم، به ویژه آنکه امکان دیدار مستقیم با شما کم شده است.
در دوسال اخیر، در ملاقات هایی که با شما داشته ام و یا در نامه ها و یادداشت هایی که فرستاده اید، همواره شاهد دغدغه های شما درباره آینده ایران عزیز و جنبش سبز آزادیخواهانه مردم ایران بوده ام. و البته از شما نیز جز این انتظار نیست، چرا که در سرزمین ما، دانشجو همواره ی تاریخ دیده بان بیدار مخاطراتی بوده است که جامعه ایرانی را تهدید می کرده است و در این راه خود نیز، به گواهی تاریخ، از خطرهای بزرگ در راه دفاع از مردم و ملت استقبال کرده است. و مگر نه این است که ۱۶ آذرماه هرسال یادآور حادثه تلخی است که در آن، دانشجویان هوشیار و پیشتاز این دیار، که در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی حامی آن دهان به اعتراض گشوده بودند، به خاک و خون کشیده شدند؟ در آن روز مستبدان و خودکامگان تصور می کردند که بعد از آن سرکوب و کشتار، دهان انتقاد و اعتراض برای همیشه بسته خواهد ماند؛ خطایی که همه کسانی که به پیروزی برپایه ارعاب تکیه می کنند مرتکب می شوند، و چه بد تکیه گاهی است ابزارسرکوب برای بقای چند روز بیشتر.
مستبدان نمی دانند که به کارگیری زر و زور و تزویر، فاصله مردم را با آنها بیشتر می کند، وآنها را به کنج خلوتکده تخیلی به ظاهر امنی می راند که توسط مداحان و ثناگویان منفعت جوی و دشمن مردم طراحی و اجرا شده است، تا بلکه تألم ناشی از از دست دادن پشتوانه مردم را از یاد ببرند.
مستبدان، روز به روز تنهاتر می شوند و به همه چیز و همه کس گمان بد می برند، دوستان دیروزشان را از خود می رانند، و هر انتقاد و نصیحتی را توطئه ای برای نابودی خویش می پندارند. و بدتر آنکه منافع خودشان را مساوی با منافع ملی می گیرند و در چنین وضعی ناچار به سلاح داران تکیه می کنند، و به دنبال کسانی می گردند که چشم و گوش بسته از آنها فرمان برند و سایه شک و تردید نسبت به افکار و اعمال آنها را حتی برای لحظه ای از دل نگذرانند.
مستبدان در دایره تنگی که برای خود فراهم کرده اند، آنقدر گرد خویش می چرخند که از شنیدن همهمه سقوط کاخ خودکامگی و خودرایی باز می مانند و زمانی بیدار می شوند که بسیار دیر است برای بازگشت به آغوش مردم.
آنان نمی دانند که دهان و گوش و چشمان مردمان را شاید بتوان از گفتن و شنیدن و دیدن بازداشت، اما اندیشیدن موهبتی الهی است که دروازه های خلوتگاه آن به روی زورمندان بسته است. راز این همه احساس خطر از دانش و دانشجو و دانشمند، این همه اضطراب از آزادی چرخش اطلاعات، این همه ترس از رسانه های آزاد، این همه واهمه از تجمع حتی آرام و مسالمت جویانه منتقدان و معترضان، و نیز این همه تلاش برای بیگانه نمایی دوستان مردم و انقلاب، و روند مستمر پایان ناپذیر ناخودی کردن فرزندان ایران، این همه هراس از هرآنچه با عقلانیت جمعی پیوند دارد و این همه پرهیز از هر آنچه با برنامه ریزی و مدیریت دانش محور مرتبط است آیا درهمین نیست؟ و سرانجام، مستبدین در جهت کسب پیروزی با حاکمیت ترس، از همان روشی استفاده می کنند که فرعون و همه فرعونیان بهره بردند. طایفه طایفه کردن مردم «با خودی و غیرخودی کردن ملت» و قرار دادن مردم در مقابل هم، تحقیر مردم با گوساله و بزغاله و خس و خاشاک نامیدن برای واداشتن آنها به کرنش، و سرانجام رنگ قدسی بخشیدن به قدرت، که «انا ربکم الاعلی». و این آخری به گواهی تاریخ بدترین جنبه جباریت است. یعنی واجب است که اطاعت کنید و سوال نکنید و ما برتر از آن هستیم که مورد سوال قرار گیریم. آیا قانون گریزیهای گسترده و حساسیت در برابر خواست بازگشت بدون تنازل به قانون اساسی وعدم تمکین در مقابل رای مردم و گریز از انتخابات های آزاد و رقابتی غیرگزینشی و بستن روزنامه ها جز این معنی می دهد که عده ای خود را برتر از قانون و مستغنی از آرا و نظرات مردم می دانند؟
مگر امام رحمت الله علیه در سال ۵۹ نگفت «همه روی قانون عمل بکنند. این قانونی که ملت برایش رای داده است. همین رای نداده است که توی طاقچه بگذارید و کاری به آن نداشته باشید. بروید مشغول کار خودتان بشوید.»
ودر سال ۶۰ نیز فرمودند:
«البته دزدها از قانون بدشان میاید و دیکتاتورها هم از قانون بدشان می آید»
وهم ایشان بودند که در جواب نامه صریح نمایندگان مجلس در مورد انحراف نظام از حدود قانون اساسی گفتند که همه باید به قانون برگردیم.
۱- چنین است دوستان عزیز که امروز، به واسطه به کارگیری شیوه غلط خریدن فرصت های زودگذر از طریق ایجاد بحران های پیاپی، هزینه های سنگینی بر مردم ما تحمیل می شود، تا با تمسک به شیوه از پیش شکست خورده فرار به جلو، تحکیم مناسبات فرقه ای با الگوی «اطاعت محض یا اخراج»، برانگیختن کینه های ناشی از شکاف عمیق تر شده میان فقرا و اغنیا، این قدرت چندروزه چند روزی بیشتر در دست قدرتمندان باقی بماند.
روندی که می بایست در بستر اعتمادسازی گسترده مردم -مردمی که به دولتمردان به دلیل انتخابات پر از تخلف و تقلب و دستکاری رایانه ای آرا بدبین شده بودند- و با تکیه بر خرد جمعی واستفاده از صاحبنظران خداترس و بیطرف صورت می گرفت، اینک جراحی دردناکی نامیده می شود که جان اقتصاد بیمار ناشی از سیاستهای من در آوردی و فساد عمیق را بیش از پیش در مخاطره قرار داده است. همه جا صحبت از فشارهای طاقت فرسا بر خانواده هایی است که این روزها بیش از هر زمان دیگر با فقر و نداری دست و پنجه نرم می کنند.
صاحب منصبان نظامی و انتظامی به صراحت از بیمناکی خود نسبت به واکنش های عصبی مردم و خطر سوء استفاده های احتمالی دشمنان خارجی و مخالفان داخلی سخن می گویند.
پرسش بزرگ مردم ما از آنها این است که اگر به راستی بر این حقایق آگاهید و می شنوید نظر کارشناسان را که متفق اند اجرای این طرح به شکلی که شما تهیه کرده و اجرا می کنید جز خسارت های مادی و انسانی و تشدید بی عدالتی، دستاوردی در بر ندارد، چرا این همه اصرار بر چشم بستن به نظرات اقتصاددان های برجسته کشور و نمایندگان مجلس دارید؟ کجا رفت وعده های آموزش مجانی و ایجاد اشتغال و اصل ۴۳ قانون اساسی؟ چرا به مردم نمی گویید با پولی که می خواهید با افزایش قیمتها از جیب مردم بردارید، در غیبت سازمان برنامه و بودجه و تضعیف مجلس و بی خاصیت شدن شوراها و سازمانهای نظارتی، چه می خواهید بکنید؟ آیا سوءاستفاده از نیاز و فقر مردم، با توزیع بخشی از پولی که از دست آنان ربوده اید، می تواند بحرانهای بعدی را کنترل کند؟ کجا رفت وعده نفت بر سرسفره ها و قول برخورد با مفسدین؟ چگونه است که به نجوا و آهسته از سرنوشت سند چشم انداز بیست ساله نام می برید؟ نمی اندیشید که حتی اگر تمام مساجد و تکایا و نهادهای سنتی را آمرانه و بخشنامه ای در خدمت محکومیت جنبش سبز به کار بگیرید، سه میلیون دانشجوی آگاه و فرهیخته می توانند با پراکندن پرسشها و نقدها پل های ارتباطی نیرومندی با همه اقشار مومن و مستضعف برقرار کنند و به آنها ریشه های عقب ماندگی و فقر و سقوط تولید ملی را توضیح دهند؟
۲- شاید قرار است که به این بهانه، باز هم آب گل آلود شود و کسانی باز هم به جای پاسخگویی، راهبرد فرار به جلو و از بین بردن فرصت ها تا مرز نابودی نظام و ایجاد بحران های شدید در این کشور را دنبال کنند. امروز بیش از همیشه شاهد دشمن دشمن کردن دست اندر کاران، به عنوان جزئی از استراتژی پیروزی از طریق ترساندن هستیم. پیش از این شاهد بوده ایم که به گواه تصاویری که ضبط شده است، مأموران امنیتی و افراد موسوم به لباس شخصی، خودروها و موتورسیکلت ها را می سوزانند، شیشه ها را خرد و ساختمان ها را تخریب می کنند، و با بی شرمی، معترضان را متهم به انجام آن می کنند. آیا برای آنهایی که به راحتی کارناوال راه می اندازند و برای مأموران دولتی کلاه گیس و آرایش ها و لباس های جنس مخالف فراهم می کنند، دشوار است که این بار هم تحت عنوان فتنه سبز یا سرخ یا هر عنوان دیگری، آشوب های ساختگی بر پا کنند و آن را وسیله ای برای فریب افکار عمومی و انحراف نهادهای نظارتی و تسویه حساب های جدید سیاسی قرار دهند؟
متاسفانه تجربه کهریزک و کوی دانشگاه و زیر گرفتن بی پناهان با اتومبیل پلیس و از پل پائین انداختن و سر زندانیان را به چاه توالت فروکردن و خروش مردم را در راهپیمائیهای ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد و دیگر روزها ندیدن و دل بستن به تجمعهای مهندسی شده و فرمایشی، جلوی روی ماست و نشانی از بصیرت برای بازگشت به سوی مردم دیده نمی شود.
۳- همراهان جنبش سبز همچنان درخواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی، پرهیز از خشونت، التزام به اخلاق و روش های اخلاقی را خط مشی اصولی خود می دانند و با هر کس که به هر عنوان و بهانه آشوب کور بیافریند، مخالفند و آن را به ضرر مصالح و منافع ملی ایرانیان و اهداف جنبش سبز می دانند. باید به دیگران نیز توصیه شود که به سیره عقلا متعهد باشند و اگر تشخیص می دهند حرکتی مخرب است، آن را متوقف کنند.
هزینه ناکارآمدی های دولتمردان را مردم کوچه و بازار نباید پرداخت کنند، و نباید بر زخم های عمیق نابسامانی هایشان نمک پاشید. برعکس، چنانچه این همراه کوچک بارها درخواست کرده ام، باید با دستگیری از کسانی که این روزها بر اثر انبوه مشکلات به زمین می خورند کمک شود تا، به دور از روش هایی که کرامت انسانی آنان را از میان ببرد، به زندگی آبرومندانه شان ادامه دهند. چهره زندگی برای بسیاری از مردم زشت شده است، آن را زشت تر نکنیم، بلکه در حد توانمان، در زیبا کردن آن بکوشیم.
۴- دوستان گرامی، پرسیده اید که این روزها که امکان بیان اعتراض ها و انتقادها به سبب سرکوب های شدید و برخوردهای امنیتی وجود ندارد، همراهان جنبش سبز چه باید بکنند؟ حقیقت این است که پاسخ به این پرسش هم باید محصول عقل جمعی باشد و شایسته است که همه همراهان و علاقه مندان به راه سبز امید در ارائه راهکارهای مناسب مشارکت داشته باشند.
به نظر من، به عنوان یک فرد از این خیل عظیم، «آگاهی چشم اسفندیار خودکامگان است». گسترش آگاهی به دایره کسانی که به فضای مجازی دسترسی ندارند، تماس های چهره به چهره، بالابردن توانمندی ها در تحلیل آنچه پیرامون ما در جریان است، با مطالعه و بحث و گفتگو در جمع های کوچک حقیقی یا مجازی و با توسعه شبکه های اجتماعی که از آسیب فضای امنیتی موجود در امان باشند، آشنایی با تاریخ اسلام و ایران و به ویژه حوادث جنبش های مردم این سرزمین از مشروطه تا کنون، می توانند بخشی از تلاش های ما و نه همه آن باشد.
می توان با معرفی نظری و عملی اسلام رحمانی و تبری از افکار و اعمالی که به نام دین رواج یافته و با سرچشمه های وحیانی و سیره پیشوایان دینی بیگانه است، جلوی نهادینه شدن رفتارهای نابهنجاری را که دولتمردان و صاحب منصبان برای بقای قدرت خود استخدام کرده اند، گرفت.
یادمان باشد که برای ما، هدف وسیله را توجیه نمی کند. یادمان باشد که شعار «دروغ ممنوع» در روزهای پرشکوه پیش از انتخابات، چگونه از جان مردم خسته از دروغ های پیاپی قدرتمندان برخاست و فضای این دیار را فراگرفت. یادمان باشد که تا یکایک ما، خود را از آلودگی ها و نقایص اخلاقی پاک نسازیم، انتظار داشتن جامعه اخلاق بنیادی که در آن همه انسانها بتوانند به قله های شکوفایی انسانی خود برسند، بیهوده است. و یادمان باشد که در این راه، شکست نیست، اما صبر و استقامت فراوان، و عدم ترس از پرونده سازی و سایر اقدامات سرکوبگرانه ضروری است. یادمان نرود که همه باهم می گفتیم نترسید نترسید ما همه با هم هستیم.
۵- یاد و یادآوری مبارزان در بند از زن و مرد و آگاه کردن مردم از ایستادگی زندانیان سیاسی و رسیدگی به خانواده های شهدا و آسیب دیدگان جزو وظایف همه ماست. در این میان جا دارد در ماه آذر، «ماه دانشجو»، از دانشجویان در بند یاد شود؛ دانشجویانی که راه سه شهید اهورائی ۱۶ آذر را فراموش نکرده و نشان داده اند که در راه نیل به جامعه ای عادلانه و آزاد و متعلق به همه ایرانیان، از هیچ خطری نمی هراسند و دلیرانه مقاومت می کنند.
و سرانجام آن که چه کسی است که نداند سه میلیون دانشجوی آگاه کشور بزرگترین سرمایه جنبش سبز است؟ جنبشی که همراهان آن بی شمارند و هریک به نوعی رهبر این جریان عظیم مردمی هستند.

۱۳۸۹ مهر ۲۷, سه‌شنبه

آقاي محمدرضا رحيمي کتاب دزد تو در جايگاهي نيستي که به استاد شجريان توهين کني

ببينيد چه کسي به استاد شجريان توهين کرده است محمدرضا رحيمي !

برداشت:از همين وبلاگ (وبلاگ شخصي خودم)

رشوه 1.5 ميليارد توماني رحيمي به مرکز مطالعات استراتژيک خاورميانه براي چاپ کتاب زخم زمين ،اطلاع رساني کنيد لطفا

منبع محفوظ : امروز اطلاعات بسيار ارزشمندي در باره چاپ کتاب «زخم زمين» نا نوشته محمد رضا رحيمي معاون اول معجزه هزاره سوم بدستم رسيد که به اطلاع مي رسانم . اين کتاب که شرح آن در زير آورده شده است در باره موضوع فلسطين و غزه مي باشد .محمدرضا رحيمي هيچ نقشي در نگارش اين کتاب نداشته است.آقاي محمد رضا رحيمي براي چاپ کتاب به " مرکز پژوهشهاي علمي و مطالعات استراتژيک خاورميانه " در بولوار کشاورز مراجعه و رايزني مي کند تا اينکه کتاب را از لحاظ چاپ غنا ببخشد .طي مذاکراتي که بين رحيمي و رييس مرکز مطالعات خاورميانه انجام مي شود رييس مرکز مطالعات مطالبه 1.5 ميليارد تومان براي چاپ کتاب مي کند و رحيمي هم بلادرنگ مي پذيرد و 1.5 ميليارد تومان چک براي چاپ کتاب به حساب مرکز مطالعات استراتژيک خاورميانه صادر مي کند و کتاب زير چاپ مي رود .اين کتاب سياستهاي دولت نهم و مسئله فلسطين را هم بررسي مي کند و معتقد است تمامي اقدامات دولت نهم در قضيه فلسطين و غزه بر اساس منويات شخص رهبري مي باشد .و در نهايت کتاب طي يک رونمايي به بيت رهبري تقديم مي شود.چوب حراج و تاراج بر گرده ثروت ملي توسط اين شيادان تمامي ندارد .لطفا اطلاع رساني نماييد .در پايان از کليه عزيزاني که خبر را در اختيار قرار دادند سپاسگذارم.

 کتاب "زخم زمین" نوشته معاون اول رئیس‌جمهور منتشر شد



به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاري فارس، محمد رضا رحيمي معاون اول رئيس‌جمهور كتاب "زخم زمين " كه در حاوي بررسي ابعاد حقوقي و سياسي بحران غزه است را تأليف و منتشر كرد.
اين كتاب توسط مركز پژوهش‌هاي علمي و مطالعات استراتژيك خاورميانه و به قلم محمدرضا رحيمي تأليف شده است.
تاريخچه شكل‌گيري صهيونيسم، تبارشناسي نهضت مقاومت اسلامي، بازكاوي جنگ 22 روزه غزه و موارد نقض حقوق بشري و جنايات رژيم صهيونيستي، و بررسي ماهيت حقوقي اين بحران از نظر حقوق بين‌الملل فصل‌هاي اين كتاب را تشكيل مي‌دهد.
در بخش ديگري از اين كتاب اقدامات ديپلماتيك و حقوقي ايران در خصوص بحران غزه و فعاليت جمهوري اسلامي ايران و به ويژه شخص محمود احمدي‌نژاد رئيس‌جمهور كشورمان در برانگيختگي اجماع بين‌المللي عليه جنايات رژيم تل‌آويو معرفي و بررسي شده است.
نقش القائات رسانه‌هاي بيگانه و رويكرد خبري شبكه‌هاي غربي و عربي نيز در فصل ششم كتاب واكاوي شده است.
رحيمي در پيوست انتهاي كتاب گزارشي از سفرهاي ديپلماتيك خود به چند آفريقايي به منظور رايزني در خصوص بحران غزه ارائه داده است.
معاون اول رئيس جمهور در مقدمه كتاب آورده است:


"رويكرد دولت نهم در بحران غزه رويكردي مبتني بر آرمان‌هاي ملت ايران و آموزه‌ها و گفتمان امام راحل و عظيم‌الشأن انقلاب و در راستاي منويات رهبر فرزانه انقلاب بود.
پس از آغاز تحركات ديپلماتيك جمهوري اسلامي ايران براي دفاع از آرمان‌هاي ملت فلسطين و جلوگيري از جنايات فجيع رژيم صهيونيستي عليه مردم بي‌دفاع غزه به جهت حضور در بطن تصميم‌گيري‌هاي دولت نهم و مشاهده جديت رييس‌جمهور مردمي ايران در پشتيباني قاطع از مردم فلسطين و نيز به خاطر انجام مأموريتي به سه كشور آفريقايي در همين راستا اين ضرورت را دريافتيم كه اصحاب قلم يا نظر به ويژه آنان كه از نزديك در جريان حمايت‌هاي دولت و ملت ايران از مبارزات مردم فلسطين بوده‌اند مي‌بايست بخش‌هايي از بحران غزه و ابعاد سياسي و حقوقي آن را واكاوي نمايند. "
كتاب "زخم زمين " در 136 صفحه در قالب شش فصل و 2 پيوست تنظيم و انتشار يافته است.منبع :
http://www.biina.com/viewnews.aspx?id=617323&s=1

۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

مهدي کروبي:عده اي در گرما زير اورکت خود اندازه خانمي که دو قلو حامله است ،براي حمله به مردم مهمات حمل مي کنند !

آیا مردم آنها هستند که حمله می کنند و ماشین و مغازه مردم را تخریب می کنند ؟ آیا مردم کسانی هستند که در گرمای تابستان اورکت ضخیم پوشیده ، زیپ آن را بالا کشیده و لباسشان چنان ورم کرده مانند خانمی که دوقلو حامله است  و زیر اورکت انبار ادوات ضرب و شتم است و همه مردم از آنها ترس و وحشت دارند. یا مردم کسانی هستند که در کوچه و بازار و سراسر کشور معترض و ناراضی هستند و اعتراض خود را مسالمت آمیز بیان می کنند؟

************************************************************************

اعلام حمایت مهدی کروبی از شکواییه ۷ نفر از اصلاح طلبان در خصوص دخالت در انتخابات/مساله کهریزک لکه ای ننگین بود

سحام نیوز: در سالروز ولادت با سعادت امام حسن مجتبی (ع) جمعی از جوانان اصلاح طلب با مهدی کروبی دیدار کردند.در این دیدار  مهدی کروبی ضمن خوشامدگویی به جمع حاضر توفیق آنان را خداوند تبارک و تعالی خواستار شدند و  همچنین مصادف شدن این دیدار با سالروز تولد امام حسن مجتبی را به فال نیک گرفته ، این روز را به همه حاضرین تبریک و تهنیت گفتند .
ایشان در این نشست صمیمانه به  پرسشهایی که  از سوی حاضرین در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری ، حوادث پس از آن و تقلب آشکاری که در انتخابات صورت گرفت پاسخ دادند  که  مشروح آن در ادامه می آید : در این ملاقاتها و دید و بازدیدهای مختلف سخن و بحث درباره خانواده اسرا ، آسیب دیدگان ، مجروحین و شهدای پس از انتخابات انسان را متاثر می کند به خصوص وقتی سخن از افراد بی نام و نشان می آید که در جریان این حوادث هزینه های بسیاری را متحمل شده و بعضا هنوز هیچ اطلاعی از آنها در دست نیست ، در صورت اطلاع هم ، گاه سهوا مورد توجه کمتری قرار گرفته و به سختی با مشکلات پیش آمده و محدودیت هایی که به دنبال آن برایشان ایجاد شده دست و پنجه نرم می کنند .  انتظار نداشتیم که برای انتخابات حادثه ای به این تلخی و پهناوری بوجود آید. انتخاباتی که خرداد سال گذشته با شور و شوقی وصف ناپذیر برگزار شد و امروز که اوایل شهریور ۸۹ است و یکسال و نیم از آن روز گذشته هر جا که می نشینیم بحث اسرا و جان باختگان را می شنویم.
جای تاثر دارد انتخاباتی که مردم دنبال رایشان بودند به اینجا منجر شود ، دیدیم در این مدت با انسانهای ارزشمند چه آنها که سرشناسند و چه آنها که ناشناسند چه کردند. اتهامی که به ما نسبت می دهند این است که شکست خورده اید و ماجراجویی می کنید اما مطالبی وجود دارد که می گوییم حق با ماست، اگر قرار است رقابتی سالم و مسابقه ای برای پیروزی باشد چرا در این مبارزه مسالمت آمیز همه امکانات و مزایا برای یک گروه خاص است. اگر رسانه ها ، سایتها و فضای مجازی نباشد اخبار و اطلاعات ما و صدای ما به کسی نخواهد رسید . تعطیلی روزنامه ها ، مطبوعات و رسانه از جمله محدودیتهایی است که برای ما وجود دارد و از این سخت گیریها می توان متوجه شد که در گذشته چگونه بوده است.
مهدی کروبی ضمن تاکید بر ناعادلانه بودن انتخابات در رابطه با تقلب درانتخابات بیان داشتند : بحث عده ای این است که تقلب شده است و عده ای هم مصرند که تقلب نشده است اما ما میگوییم نه تنها تقلب شده  و در حد یکی دو میلیون نبوده که فراگیر بوده و از قبل سرنوشت انتخابات تعیین شده بود. تنظیم شده بود که آن طرف ۲۵ میلیون و این طرف هم چند میلیون و یکطرف هم حدود ۳۰۰هزار تا رای داشته باشد . حرف این بود که اینها باید شکست بخورند . برای این مساله ادله کافی داریم و در همان مناظره ای که درخواستش را داریم بیان خواهیم کرد و همه مسائل روشن خواهد شد . آقایان می گویند شورای نگهبان ناظر است و بحث تقلب را رسیدگی و بررسی خواهد کرد و ما باید از طریق قانونی پیگیر شکایتمان شویم ولی اشکال اصلی به همین ناظر است که بی طرف نیست و بر همگان روشن است که بی طرفی را رعایت نکرده و دستشان آلوده ی خیانت به رای مردم است. در صورتیکه شورای نگهبان بی طرف است چرا یک جلسه یا مناظره رودرو برگزار نمی کنند من درخواست می کنم یک جلسه بگذراند هر کجا که میخواهند دانشگاه ، مسجد ، صدا و سیما و در این جلسه نمایندگانی از حاکمیت ( هم نظارت و هم اجرا) حاضر باشند تا در این جلسه ثابت کنیم که نه تنها تقلب شده  که کاملا مهندسی شده و سرنوشتش از قبل تعیین شده بوده است. ضمن اینکه خبرنگارانی مستقل مشروح این مناظره را بدون دخل و تصرف برای مردم منتشر نمایند تا گفتگوها صادقانه منعکس شود.
همچنین ما ثابت خواهیم کرد که هیات نظارتی که با غرض ورزی و جبهه گیری عمل می کند و هیات اجرایی که با سخنرانی ، تبلیغات و صرف پولهای گزاف برای مقاصد شخصی و گروهی گام بر میدارد و علیه ما و گروههای اصلاح طلب سخن می گوید عادلانه و بی طرفانه عمل نکرده اند.
در ادامه مهدی کروبی در خصوص برخی ادعاهای مطرح شده اینچنین گفت : که بعضی از آقایان چنان سخن می گویند که گویی ظاهرا هر روز با جبرییل امین ارتباط داشته و پیامهای آسمانی برای آنها می آید که حق و معیار این است و آنها سوخته اند و پرونده ای قطور دارند.  در ارتباط با پیامبر و معصومین هم اگر چیزی وحی می شد به مردم تحکم نمی شد بلکه مشاوره و گفتگو بود. من تعجب می کنم که قدرت و دنیا چگونه انسان را به اینجا می کشاند و انسان اینچنین خودپسند می شود. من در عجبم از اینگونه سخن گفتن آنهم از سوی کسانی که متدین و مومن هستند  واینگونه دروغ می گویند و چشم و برو بر واقعیات بسته اند ، استفاده از تعابیر غلط و بی حرمتی چه معنایی دارد و آیا سرنوشت مردم در دست ماست؟ من  در این مدت  به دین ، روحانیت و جمهوری اسلامی خدمت کرده ام و نه تنها خدمت بوده که دفاع از حق و رای مردم بوده است و برخلاف گفته برخی نه تنها نسوخته ام که به کاری که کرده ام افتخار می کنم.
خودتان می دانید که در میان مردم رای ندارید و یا حداقل رایتان کم است . من حاضرم با هر کس که گفتید ، از هر کجا که گفتید ، از قهوه خانه ها شروع کنیم تا سینما و زیارتگاه ها ، از شمال تا جنوب ، از شرق تا غرب ، سواره و پیاده در شهرها و بین راه برویم ، ببینیم و بپرسیم که مردم به چه کسی وچه گروه تمایل و گرایش دارند .
آیا مردم آنها هستند که حمله می کنند و ماشین و مغازه مردم را تخریب می کنند ؟ آیا مردم کسانی هستند که در گرمای تابستان اورکت ضخیم پوشیده ، زیپ آن را بالا کشیده و لباسشان چنان ورم کرده مانند خانمی که دوقلو حامله است  و زیر اورکت انبار ادوات ضرب و شتم است و همه مردم از آنها ترس و وحشت دارند. یا مردم کسانی هستند که در کوچه و بازار و سراسر کشور معترض و ناراضی هستند و اعتراض خود را مسالمت آمیز بیان می کنند؟
ایشان ضمن اشاره به ماجرای تلخ کهریزک گفتند : مساله کهریزک لکه ای ننگین بود ، کهریزک که  در خصوص  فجایع آن صحبتها کردیم ، به جای رسیدگی و قضاوت عادلانه ، در سراسر کشور هجمه ها و حمله ها علیه ما را آغاز کردند و نهایتا به جایی رسید که ضمن تایید جنایات اتفاق افتاده در آن به سه تن از جان باختگان عنوان شهید را اعطا کردند که جای بسی خوشحالی است ولی آیا باقی کسانی که همان روز و روزهای بعد کشته شده اند شهید نیستند؟
مهدی کروبی ضمن حمایت از شکواییه ۷ نفر از اصلاح طلبان این چنین عنوان داشتند : یک مقام امنیتی حرفهایی زده و به اصطلاح افشا گریهایی کرده است، آقایان محترم نهایتا نامه ای در جواب آن نوشته و شکایت خود را رسما اعلام کرده اند ، آیا با بگیر و ببند و بازگرداندن آنها به زندان مساله حل می شود ؟ همین بازگرداندن به زندان خود یک عکس العمل است وی ضمن اشاره به محدودیتهای اعمال شده برای ایشان در این مدت گفتند : نمی گذارند چند نفر دور هم جمع شوند ، اجازه برگزاری مراسم ختم و روضه و… نمی دهند رفت و آمدها و بازدیدها کنترل می شود .
اجازه برگزاری یک راهپیمایی تضمین شده گویای همه چیز است ، جرات کنند اجازه برگزاری مراسم در یک مسجد به ما بدهند و خودشان استقبال و نظر مردم را ببینند. از حضور ما میان مردم و گفت وگو با آنان ، از حق گویی ما و شنیدن حرف حق از سوی مردم می ترسند ولی امروز به کمک تکنولوژی و رسانه های مجازی دیگر نمی توان جلوی انتشار اخبار و حقایق را گرفت.
مهدی کروبی از تهیه و تدوین مجموعه ای که به تجزیه و تحلیل انتخابات برگزاری شده در طی ۲۰ سال گذشته  می پردازد خبر داد و بیان داشت : من انتخابات چند سال گذشته ، بعد از فوت امام که شامل پنج انتخابات مجلس ( دوره های چهارم ، پنجم ، ششم ، هفتم و هشتم) ، شش انتخابات ریاست جمهوری ( دو دوره سازندگی ، دو دوره اصلاحات و دو دوره دولتی که عطر خوش خدمت و آرمان خواهیش نه ایران که همه دنیا را فراگرفته ) و همچنین ۳ دوره انتخابات خبرگان  است  را تجزیه و تحلیل خواهم نمود چرا که از ابتدا در این جریان فعال و در بطن آن بوده ام.
نشان خواهم داد که چگونه از ۲۰ سال گذشته و بعد از فوت حضرت امام ( ره) تحرکاتی شروع شد برای سرکوب جریانی خاص که امروز به اینجا کشیده شده و به اوج خود رسیده است ، بحثی که من در آینده مطرح خواهم کرد فقط برای نقد طرف مقابل نیست که چه بسا اشکالاتی در بعضی انتخابات به حوزه اصلاح طلبان هم باشد ، بررسی و تجزیه تحلیلی که همه گروهها و احزاب و همچنین شکستها و پیروزها را شامل می شود.
در پایان دیدار مهدی کروبی ضمن آرزوی صبر برای همه خانواده شهدا ، آسیب دیدگان و زندانیان حوادث اخیر ، توفیق و سعادت  حاضرین را از خداوند متعال مسئلت داشتند.
منبع:             
http://www.sahamnews.org/?p=6932

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

در شرایط پیش آمده برای کشور کدامیک مقصر: است کاپشن پاره احمدی نژاد ، جامعه ایران یا حاکمیت ج.ا

بیاد داریم که روزهای اول کاپشن پاره احمدی نژاد را چنان به سخره گرفتیم که از تحلیل هوشمندانه باز ماندیم .اما به گفته یک مفسر سیاسی صدای آمریکا احمدی نژاد یک «با هوش خیابانی» بود .او می دانست که بجای هزینه ای گزاف انتخاباتی می تواند با یک کاپشن پاره به راحتی خود رابه  قشر کم سواد و بی سواد اجتماع پیوند بزند و موفق هم عمل کرد .گرچه احمدی نژاد رای اکثریت را کسب نکرد اما به اندازه ای رای جمع کرد که زمانی آمیخته به تقلب می شود ایجاد شبهه نماید .احمدی نژادی که برای جامعه ایران موجودی کاملا ناشناخته بود و تنها این اواخر موذیانه در شهرداری تهران با بردن «قابلمه ناهار پلوعدس» از منزل به محل کارش به آرامی همچون کرم خاکی خود را به لایه های افکار عوام نزدیک می کرد .در این پروسه حاکمیت حامی این استراتژی بود به سرکردگی شخص خامنه ای .براستی کدامیک مقصرحاکم شدن احمدی نژاد بر این مملکت است ؟ شاید یک حلقه مفقوده هم مقصر باشد و آن خواب ماندن قشر متوسط جامعه است و کم تحرکی در آگاهی رساندن به دیگران و منزوی و غمگین شدن از انتخاب احمدی نژاد در دوره اول ریاست جمهوری اش . این خود فرصت و بستر مناسبی برای شکل گیری این فاجعه بود .

۱۳۸۹ فروردین ۲۵, چهارشنبه

رشوه 1.5 ميليارد توماني رحيمي به مرکز مطالعات استراتژيک خاورميانه براي چاپ کتاب زخم زمين ،اطلاع رساني کنيد لطفا

منبع محفوظ : امروز اطلاعات بسيار ارزشمندي در باره چاپ کتاب «زخم زمين» نا نوشته محمد رضا رحيمي معاون اول معجزه هزاره سوم بدستم رسيد که به اطلاع مي رسانم . اين کتاب که شرح آن در زير آورده شده است در باره موضوع فلسطين و غزه مي باشد .محمدرضا رحيمي هيچ نقشي در نگارش اين کتاب نداشته است.آقاي محمد رضا رحيمي براي چاپ کتاب به " مرکز پژوهشهاي علمي و مطالعات استراتژيک خاورميانه " در بولوار کشاورز مراجعه و رايزني مي کند تا اينکه کتاب را از لحاظ چاپ غنا ببخشد .طي مذاکراتي که بين رحيمي و رييس مرکز مطالعات خاورميانه انجام مي شود رييس مرکز مطالعات مطالبه 1.5 ميليارد تومان براي چاپ کتاب مي کند و رحيمي هم بلادرنگ مي پذيرد و 1.5 ميليارد تومان چک براي چاپ کتاب به حساب مرکز مطالعات استراتژيک خاورميانه صادر مي کند و کتاب زير چاپ مي رود .اين کتاب سياستهاي دولت نهم و مسئله فلسطين را هم بررسي مي کند و معتقد است تمامي اقدامات دولت نهم در قضيه فلسطين و غزه بر اساس منويات شخص رهبري مي باشد .و در نهايت کتاب طي يک رونمايي به بيت رهبري تقديم مي شود.چوب حراج و تاراج بر گرده ثروت ملي توسط اين شيادان تمامي ندارد .لطفا اطلاع رساني نماييد .در پايان از کليه عزيزاني که خبر را در اختيار قرار دادند سپاسگذارم.

 کتاب "زخم زمین" نوشته معاون اول رئیس‌جمهور منتشر شد



به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاري فارس، محمد رضا رحيمي معاون اول رئيس‌جمهور كتاب "زخم زمين " كه در حاوي بررسي ابعاد حقوقي و سياسي بحران غزه است را تأليف و منتشر كرد.
اين كتاب توسط مركز پژوهش‌هاي علمي و مطالعات استراتژيك خاورميانه و به قلم محمدرضا رحيمي تأليف شده است.
تاريخچه شكل‌گيري صهيونيسم، تبارشناسي نهضت مقاومت اسلامي، بازكاوي جنگ 22 روزه غزه و موارد نقض حقوق بشري و جنايات رژيم صهيونيستي، و بررسي ماهيت حقوقي اين بحران از نظر حقوق بين‌الملل فصل‌هاي اين كتاب را تشكيل مي‌دهد.
در بخش ديگري از اين كتاب اقدامات ديپلماتيك و حقوقي ايران در خصوص بحران غزه و فعاليت جمهوري اسلامي ايران و به ويژه شخص محمود احمدي‌نژاد رئيس‌جمهور كشورمان در برانگيختگي اجماع بين‌المللي عليه جنايات رژيم تل‌آويو معرفي و بررسي شده است.
نقش القائات رسانه‌هاي بيگانه و رويكرد خبري شبكه‌هاي غربي و عربي نيز در فصل ششم كتاب واكاوي شده است.
رحيمي در پيوست انتهاي كتاب گزارشي از سفرهاي ديپلماتيك خود به چند آفريقايي به منظور رايزني در خصوص بحران غزه ارائه داده است.
معاون اول رئيس جمهور در مقدمه كتاب آورده است:


"رويكرد دولت نهم در بحران غزه رويكردي مبتني بر آرمان‌هاي ملت ايران و آموزه‌ها و گفتمان امام راحل و عظيم‌الشأن انقلاب و در راستاي منويات رهبر فرزانه انقلاب بود.
پس از آغاز تحركات ديپلماتيك جمهوري اسلامي ايران براي دفاع از آرمان‌هاي ملت فلسطين و جلوگيري از جنايات فجيع رژيم صهيونيستي عليه مردم بي‌دفاع غزه به جهت حضور در بطن تصميم‌گيري‌هاي دولت نهم و مشاهده جديت رييس‌جمهور مردمي ايران در پشتيباني قاطع از مردم فلسطين و نيز به خاطر انجام مأموريتي به سه كشور آفريقايي در همين راستا اين ضرورت را دريافتيم كه اصحاب قلم يا نظر به ويژه آنان كه از نزديك در جريان حمايت‌هاي دولت و ملت ايران از مبارزات مردم فلسطين بوده‌اند مي‌بايست بخش‌هايي از بحران غزه و ابعاد سياسي و حقوقي آن را واكاوي نمايند. "
كتاب "زخم زمين " در 136 صفحه در قالب شش فصل و 2 پيوست تنظيم و انتشار يافته است.منبع :
http://www.biina.com/viewnews.aspx?id=617323&s=1

۱۳۸۸ دی ۲۸, دوشنبه

من از بی قربی خار سر دیوار دانستم که * نا کس کس نمی گردد از این بالا نشینی ها



من از بی قربی خار سر دیوار دانستم که  نا کس کس نمی گردد از این بالا نشینی ها


این شال حرمت دارد و زیبنده به دستار شما نیست رهایش بنمایید .